کد مطلب:122253 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:245

علل معاهده و ریشه های آن
از هنگامی كه سیره عملی امام حسن علیه السلام را دنبال نمودیم - خواه در زمان امام علی علیه السلام یا در زمان حكومت خود - شخصیتی بزرگ كه به سوی بلندمرتبگی گام برمی داشت و در سرعت حركت و موضع گیری، نظیری نداشت را مشاهده نمودیم، و آثار وجودی او را برای پیروزی اسلام در جنگ جمل لمس نمودیم، همچنین تلاش وی برای دور كردن معاویه را در صفین دیدیم، و سخنرانی بعد از حكمیت كه با ابطال حكومت اموی استوار بود و فتنه ی شام را برای استوار نمودن پایه های حكومت اسلامی خاموش كرد را شنیدیم. وی علیرغم تلاشهای معاویه رویاروی او ایستاد و جنگ را با



[ صفحه 37]



درونی مطمئن كه چیزی جز حق را نمی شناخت و در مقابل باطل كوتاه نیامد را پذیرفت، اما ظرفیتهای بوجود آمده در زمان امام حسن علیه السلام سبب شد كه موضع وی را بشكل نادری در تاریخ بوجود آورد. زیرا لشكری كه امام حسن علیه السلام فرمانده ی آن بود. به بلاهای بسیاری از جمله رخنه ء گناهكاران و خیانت پیشگان در آن مبتلا گشته بود كه سبب تسلیم امام علیه السلام به دشمن شد، لذا مردمی كه از آن بهره می بردند و برای آینده ی آن نقشه می كشیدند وی را مجبور به صلح با دشمن به دلیل شایعه ها و فریبكاریها كردند.

بر این اساس موضع قوای دولت بطور ذاتی بسوی خدمت به مصالح اموی گام بر می داشت و این مهمترین حادثه دردناك بود كه پیرامون امام حسن علیه السلام را احاطه كرده بود. این حوادث عبارت بودند از:

1- خیانت فرمانده بر روی خط آتش - عبیدالله بن عباس - و پیوستن وی به معاویه و ثلث از همراهان وی در خط مقدم لشكر كه به رویارویی با دشمن مكلف بودند - كه منجر به بلاها و ترس و وحشت در لشكر امام حسن علیه السلام در آن زمان شد. خیانت عبیدالله بن عباس بر اثر اخذ رشوه از معاویه صورت گرفت.

2 اما لشكری كه امام علیه السلام خود فرماندهی آنرا بر عهده داشت بر اثر شعارها و هوی و هوس به مصالح و افكار گوناگون متفرق شد. [1] در آن لشكر عده ای برای جمع آوری غنایم و عده ای برای بازگشایی عقده های خود نسبت به خاندان اموی آمده بودند اما درونشان به امام حسن علیه السلام و خاندان پیامبر علیهم السلام مایل بود و در لشكر نیز عده زیادی از كسانی كه رابطه عاطفی با امویان در شام داشتند وجود داشت كه از برای افتخار به ارتش اموی آمده بودند. اضافه بر این رواج ترس از جنگ در لشكر امام حسن علیه السلام نیز



[ صفحه 38]



حاكم شده بود. اما عده ای از جنگجویان با سابقه، كه جنگهای زیادی را همراه با حضرت علی علیه السلام در صفین، نهروان و جمل بودند و زخمهای بسیاری یافته بودند در كنار مخلصین به اهل بیت علیهم السلام وجود داشتند كه از لحاظ كمیت تعداد آنها مناسب با غوغاسالاران كه افزایش می یافتند نبود و در مقابل حیله گران تعدادشان كم بود.

3- اصرار معاویه در اعطای اموال بسیار زیاد به رهبران قبایل و تأثیر گذاردن در جامعه ی عراق با بخششی كه نظیر آن وجود نداشت سبب تزلزل نیتهای درونی مردم در راه امام حسن علیه السلام با معاویه شده بود. ثروت سلاح دولبه ای می باشد كه تأثیرش در قلب سبب صلح با معاویه گشت، تأثیر این عمل در اهل عراق بسیار وحشتناك بود بصورتی كه در هنگام جنگ به خاطر ترس حاكم بر آنها نامه ای به معاویه می نویسند كه ضمن بیعت با وی سعی خود را در تسلیم امام حسن علیه السلام بصورت اسیر خاطرنشان می سازند. [2] لذا امام حسن علیه السلام فرمود: (به خدا اگر با معاویه نبرد كرده بودم تنها در صورت زدن گردن من می توانستند مرا بسوی وی اسیر ببرند و بخدا در صورت مصالحه با وی، من عزیز و بزرگ هستم. در نزد من جنگ با وی بهتر است از اینكه اسیر وی شوم یا بسوی من میل كند در حالی كه دشنام بنی هاشم پیرامون ما باشد.) [3] .

4- امام حسن علیه السلام به نگه داشتن خونها و حفظ جان مخلصین بصورت خاص توجه می نمود و البته فرمایشاتی كه از این نیت طبیعی وی تعبیر می كند وجود دارد مانند: (من از اینكه زمین از مسلمانان واقعی خالی شود ترسیدم، لذا خواستم كه برای دین نیز مدعی وجود داشته باشد). (هرگز صلح با معاویه را نخواستم مگر به خاطر حفظ شما.)



[ صفحه 39]



5- قدرت دشمن و انضباط بالا و روح اطاعت و جلوگیری از تخریب وحدت میان صفها در لشكر معاویه و گردآوری افكار و مصالح سبب تضعیف امام علیه السلام و تفرقه لشكر و ایجاد انشقاق در آن شده است.

6- امام حسن علیه السلام روح ایمان بسیار بالایی داشت، لذا همانطور كه ابعاد شخصیت وی را درك كردیم از هر ناپاكی به تصریح قرآن دور بود و او از اركان عترت مبارك به تصریح كلام رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد. وی با این روحیه از مكر و خیانت می نالید. لذا این روح وابسته به خدا و وام گیرنده از دین، مسیر این حركت را می دید كه كجا می رود، روش امام حسن علیه السلام عدم درگیری به وسیله جنگ و جاری شدن خونها كه در مفهوم اسلامی نوعی پیروزی است می باشد. همانطور كه در وضع عمومی یاران و سربازان وی دیدیم. برای معاویه ریختن خونها و گرفتن جانها تا زمانی كه هدف اصلی وی حكومت بر مسلمین باشد هیچ اهمیت ندارد و لذا اموال و لذائذ دنیوی و سلطانی و قصر سبز برای وی مهم می باشد.

7- هنگامی كه امام علیه السلام اجتماع مردم گرد معاویه را دید، سعی در كشف حقیقت این اجتماع برای مردم نمود. زیرا این حركت معاویه منجر به سلطه می گردید كه در صورت حصول به آن تمامی شؤون امت را بدست می گرفت آنگاه طبیعت این حكومت و باطن آن نمایانگر حقیقت دوران امام علی علیه السلام می شد. لذا كسانی كه اطاعت معاویه را سر نهادند و مسؤولیت این حركت تاریخی سخت كه امت را از رهبریت اهل بیت علیهم السلام محروم ساختند نه فقط در دوران ائمه اطهار علیهم السلام بلكه نسل اندر نسل بصورت یك روش اسلامی حاكم گشت و در كتابهای تاریخی به ثبت رسید.

8- اما حركتهای زشتی كه پیرامون امام علیه السلام صورت گرفت عده زیادی از



[ صفحه 40]



مورخین سه نوع آنرا ذكر نموده اند كه عبارتند از:

اولا شخصی با تیركمان وی را در هنگام نماز مورد اصابت قرار داد ولیكن موفق نگردید.

ثانیا فردی در هنگام نماز با خنجری به وی حمله نمود.

ثالثا امام علیه السلام در حركت سوم كه نجات وی بسیار عجیب بود عده ای از متعصبان و غوغاگران به خانه وی روی آوردند و در آن لحظه جراح بن سنان اسدی بسوی وی حمله نمود و با شمشیر در پای وی زخمی عمیق ایجاد نمود كه امام علیه السلام مجبور به این شد كه در رختخواب بخوابد. [4] بعد از این حركت در مدائن در نزد سعد بن معود ثقفی برای معالجه رفت.

9- سلاح و ادعاهای وسیعی را معاویه برای ایجاد بلوا و آشوب ذهنی در جامعه عراق بكار گرفت، بصورتی كه یاران و جاسوسهای وی این ادعای مغرضانه را پخش نمودند و غوغاگران به آنها پیوستند و از موضع گیری ای كه باید در مقابل آن بگیرند بازشان می داشت. از جمله این ادعاها عبارتند از: الف: امام حسن علیه السلام برای معاویه از صلح می نویسد. ب: اشاعه اینكه قیس بن سعد به معاویه تسلیم شده است. ج: و مهمترین شایعه آنها زمانی بود كه گروه اموی برای طلب صلح آمده بودند و امام علیه السلام آنرا نپذیرفت، آن گروه مذاكره كننده خارج كه شد در میان مردم شایعه كرد كه امام حسن علیه السلام صلح را پذیرفته است و خدا از ریختن خونها جلوگیری نموده، كه این شایعه نقش مهمی در ایجاد غوغا علیه امام حسن علیه السلام داشت بصورتی كه به خانه وی حمله برده و به وی تعدی كردند. هدف اصلی منادیان صلح جلوگیری از جنگ و دفاع بود.



[ صفحه 41]



10- رواج دعوت معاویه برای صلح در میان لشكریان امام حسن علیه السلام قبل از قبول آن از سوی امام حسن علیه السلام كه سبب ایجاد هوای نفسانی در درون لشكریان گردید، یاران معاویه نیز در ایجاد آن پیشقدم بودند كه در درون بسیاری از سربازان تأثیر گذارند و امام علیه السلام حقیقت واقع زمان را مورد پذیرش قرار داد.

11- مردم كه به واسطه معاویه دچار غفلت از واقعیت و انحراف آگاهانه شده بودند همچنین در سكوت از احقاق حق و دوری از باطل بسر می بردند. امام علیه السلام سعی در كشف انحراف و ادعاهای فتنه گران و دوری از صراط مستقیم را نمود و تلاش آنها را برای معاهده و قرارداد و میل به سلطه كه وسیله ای برای دستیابی به مقدرات مردم و مقررات اسلامی كه عاریه ای برای كسب حكومت و سبب ایجاد زمینه برای انقلاب امام حسین علی علیه السلام بود را روشن ساخت.

مهمترین علل و عواملی كه بر امام حسن علیه السلام برای قبول قرارداد وارد شد، همچنین تأثیر ظرفیتهای زمانی كه در آن مؤثر بود. آیا دیده اید كه رهبر یا حاكمی در طول تاریخ به آنچه امام حسن علیه السلام به آن مبتلا گردید، راهی جز راه امام داشته باشد؟ اما این رویارویی ضربه سختی بود كه انسان عاصی توانایی تحمل آنرا ندارد و تنها مردان بزرگی همچون امام حسن علیه السلام توانایی مقابله با آنرا داشتند. لیكن امام علیه السلام اگر می جنگید تمام خاندان وی نیز كشته می شدند. و سیاست منحرفانه نقش خود را در خاموش كردن نور اسلام تا ابد و جدایی كامل میان حق و باطل به وسیله هر تسلطی كه به آنها می شد یا سیاست استبدادی كه اجرا می شد را اعمال می كردند. اما امام حسن علیه السلام به هدایت و حق تأكید می نمود لذا معنای قرارداد را انتخاب نمود كه بعد از



[ صفحه 42]



بیان دین و احكام و ابعاد آن برای امت محمد صلی الله علیه و آله در ادامه زندگی همانطور كه در مرحله دوم زندگی مشاهده می شود بپردازد.

مناسب است در اینجا مهمترین اصول دیگر قرارداد كه میان امام حسن علیه السلام و معاویه منعقد گردید را بیان نماییم. [5] .

اولا:كه اداره شؤون امت را معاویه بر عهده گیرد بشرط اینكه به كتاب خدا و سنت رسول الله باشد. ثانیا: امام حسن علیه السلام بعد از مرگ معاویه رهبری امت اسلامی را بر عهده بگیرد و در صورت اینكه امام حسن علیه السلام نیز رحلت نموده بود امام حسین علیه السلام متولی امور شود. ثالثا: كه مردم حق استفاده از آزادی و استقرار آن، - خواه عرب یا غیر عرب باشند از اهل شام یا عراق باشند - به خاطر موضع گیری سابق خود نسبت به حكومت اموی مؤاخذه نگردند.

این مهمترین بندهایی است كه دو طرف به آنها اتفاق نمودند كه برای خواننده، مصالح امت اسلامی و رسالت كریمه نیز مشخص می گردد. در این قرارداد بیشترین سعی را امام حسن علیه السلام در احقاق حق امت و رسالت نمود بصورتی كه اگر راه بهتر دیگری وجود داشت كه می شد احقاق شود از انجام آن روی گردان نمی شد. اما در حركت بعدی كه متعرضینش به قرارداد اعتراض نمودند. در توضیح اهمیت این موضوع برای دنیای مسلمانان به بشیر همدانی بعد از اینكه معاهده ی صلح را امضاء نمود گفت: (من هیچگاه ذلت مسلمانان را نخواستم لیكن آنها را عزیز داشتم و هرگز مصلحت خود را اعراض از جنگ در نظر نداشته ام مگر آنكه تأخیر یاران و دوری آنها از جنگ سبب آن شد.) بصورتی كه به معترض اول از كسانی كه از جنگ پرهیز داشتند



[ صفحه 43]



فرمود: به مالك بن حمزه بعد از اینكه سخنی درباره قرارداد با معاویه گفت: (من از خالی شدن زمین از مسلمانان واقعی وحشت داشتم لذا خواستم كه برای دین مدعی وجود داشته باشد.) و همچنین به اباسعید فرمود: (ای اباسعید علت مصالحه من با معاویه به همان علت مصالحه پیامبر صلی الله علیه و آله و بنی اشجع و اهل مكه در انصراف از حربیه بود.) [6] .

و پیرامون اهمیت قرارداد و نتایج ایجابی برای مصالح اسلام و مسلمین امام محمد باقر علیه السلام فرمود: (به خدای كه امام حسن علیه السلام را آفرید كه این امر بسیار خیر و بركت برای امت داشت كه سبب بیرون آمدن خورشید گردید...) [7] زیرا كه رهبر حكیم با آنكه از واقعیت آگاهی داشت موضعی بر اساس وقایع اتخاذ نمود زیرا بوسیله فكر و بصیرت خود آنچه را كه دیگران در زمان خود درك نمی كنند...

و این بود آنچه بر امام حسن علیه السلام وارد گردید.


[1] ارشاد / مفيد، ص 208 و فصول المهمه / ابن الصباغ مالكي / ص 146.

[2] صلح امام حسن (ع) / فضل الله ص 76.

[3] ارشاد / مفيد در بيان حالات امام حسن (ع) ص 209.

[4] فصول المهمه / ابن صباغ و اهل بيت / ابو علم توفيق.

[5] فصول المهمه / ابن صباغ و اهل بيت / ابو علم توفيق.

[6] حياة حسن بن علي / ج 2 / قرشي / ص 281.

[7] روضة الكافي / ج 8 / ص 320.